English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2519 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
truck mixing U مخلوط کردن بتن روی کامیون
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
cement truck U کامیون مخلوط کن [ساخت و ساختمان] [حمل و نقل]
transit-truck mixer U کامیون مخلوط کن [ساخت و ساختمان] [حمل و نقل]
transit-agitator truck U کامیون مخلوط کن [ساخت و ساختمان] [حمل و نقل]
ready-mix truck U کامیون مخلوط کن [ساخت و ساختمان] [حمل و نقل]
ready-mix truck U کامیون بتون مخلوط کن [ساخت و ساختمان] [حمل و نقل]
transit-truck mixer U کامیون بتون مخلوط کن [ساخت و ساختمان] [حمل و نقل]
transit-agitator truck U کامیون بتون مخلوط کن [ساخت و ساختمان] [حمل و نقل]
cement truck U کامیون بتون مخلوط کن [ساخت و ساختمان] [حمل و نقل]
admix U مخلوط شدن بهم پیوستن مخلوط کردن امیختن
weapon carrier U کامیون حامل جنگ افزار کامیون حامل توپ
auto rich U مخلوط غلیظ سوخت و هوا که نسبت ان توسط کنترل کننده مخلوط اتوماتیک درکاربوراتور ثابت نگهداشته میشود
mingled U مخلوط کردن
puddle U مخلوط کردن
mixing U مخلوط کردن
confect U مخلوط کردن
puddles U مخلوط کردن
commix U مخلوط کردن
admix U مخلوط کردن
meddles U مخلوط کردن
mingling U مخلوط کردن
mingles U مخلوط کردن
mingle U مخلوط کردن
interlard U مخلوط کردن
intermingling U با هم مخلوط کردن
intermingles U با هم مخلوط کردن
intermingled U با هم مخلوط کردن
intermingle U با هم مخلوط کردن
melt U مخلوط کردن
blends U مخلوط کردن
intermeddle U مخلوط کردن
meddle U مخلوط کردن
meddled U مخلوط کردن
syncrasy U مخلوط کردن
blend U مخلوط کردن
hash U مخلوط کردن
melts U مخلوط کردن
mell U مخلوط کردن
carryall truck U کامیون حمل بار و بسته کامیون اتلیه حمل بار
mix U مخلوط کردن ترکیب
agitation U مخلوط کردن اشفتگی
mixes U مخلوط کردن ترکیب
mix U امیختن مخلوط کردن
intermix U در هم امیختن با هم مخلوط کردن
burden U مخلوط کردن بار
cross loading U مخلوط کردن بارها
burdens U مخلوط کردن بار
turn the mortar U مخلوط کردن ملات
shuffling U بهم مخلوط کردن
souse U با ترشی مخلوط کردن
shuffles U بهم مخلوط کردن
tempered U مخلوط کردن مزاج
brandy U با کنیاک مخلوط کردن
shuffle U بهم مخلوط کردن
brandies U با کنیاک مخلوط کردن
shuffled U بهم مخلوط کردن
temper U مخلوط کردن مزاج
tempers U مخلوط کردن مزاج
ethylate U بااتیل مخلوط کردن
commingle U بهم مخلوط کردن
mixes U امیختن مخلوط کردن
etherize U بااتر مخلوط کردن
immingle U بهم امیختن مخلوط کردن
blender U ماشین مخصوص مخلوط کردن
admix U مخلوط شدن امیزش کردن
roil U مخلوط کردن سرگردان شدن
blenders U ماشین مخصوص مخلوط کردن
gradate U درجه بندی کردن مخلوط کردن
platinize U با پلاتین و ترکیبات ان مخلوط کردن یا اندودن
sugars U ماده قندی با شکر مخلوط کردن
sugar U ماده قندی با شکر مخلوط کردن
blundered U دست پاچه شدن وبهم مخلوط کردن
premix U قبل از مصرف مخلوط کردن پیش امیختن
blunders U دست پاچه شدن وبهم مخلوط کردن
blundering U دست پاچه شدن وبهم مخلوط کردن
blunder U دست پاچه شدن وبهم مخلوط کردن
dry ginger U نوشیدنیکف دارکه برای مخلوط کردن ویسکی باسایرنوشیدنیهااستفاده میشود
ming U ذکر کردن مخلوط کردن
blend U مخلوط کردن رقیق کردن
blends U مخلوط کردن رقیق کردن
batch U اندازه گیری و وزن کردن شن ماسه سیمان و اب برای مخلوط بتن
batches U اندازه گیری و وزن کردن شن ماسه سیمان و اب برای مخلوط بتن
vehicular U کامیون
trucked U کامیون
camion U کامیون
cl U کامیون کامیون
truck U کامیون
trucking U کامیون
cl U کامیون پر
truckloads U یک کامیون پر
road transport vehicle U کامیون
trucks U کامیون
lorry U کامیون
lorries U کامیون
truckload U یک کامیون پر
truck vehicle U کامیون
water injection U پاشیدن اب مقطر خالص به داخل سیلندر و موتورپیستونی به منظور سرد کردن مخلوط قابل انفجار و کاهش احتمال بدسوزی
truckers U راننده کامیون
trucks U کامیون بارکش
truckman U راننده کامیون
trucked U کامیون بارکش
trucker U راننده کامیون
truckage U بارکشی با کامیون
teamster U کامیون ران
wreckers U کامیون اخراجات
small truck U کامیون کوچک
truck trailer U ترایلر کامیون
truckload U به اندازهی یک کامیون
motortruck U کامیون باری
truckloads U به اندازهی یک کامیون
truck U کامیون بارکش
carload U یک بار کامیون
high speed truck U کامیون پردور
vans U کامیون سر بسته
dump truck U کامیون کمپرسی
truck loading U سربار کامیون
van U کامیون سر بسته
trucking U کامیون بارکش
wrecker U کامیون اخراجات
tow car U کامیون جرثقیل دار
tow truck U کامیون جرثقیل دار
dump truck U کامیون زباله بر شهرداری
cl U برحسب بار هر کامیون
stake truck U کامیون نرده دار
fot U تحویل روی کامیون
free on truck U تحویل کالا روی کامیون
Bobtail [tractor unit] [American English] U تراکتور [کامیون بدون تریلر]
tonner U کامیون دارای فرفیت معینی
dumper U ماشین حمل زباله کامیون تخلیه کن
to jackknife truck-trailers U تا شدن کامیون در جاده [بیشتر در تصادفات]
truck trailer U ارابه بی موتوری که توسط کامیون برده شود
dilly U وسائط نقلیه مختلف از قبیل ارابه و کامیون و غیره
truck mixer U بتن سازی که روی کامیون نصب شده است
container U صندوقهای فلزی بزرگ بااندازههای استانداردکه جهت حمل کالا با کامیون
containers U صندوقهای فلزی بزرگ بااندازههای استانداردکه جهت حمل کالا با کامیون
mixtures U مخلوط
mixer U مخلوط کن
blent U مخلوط شد
macedoine U مخلوط
mixers U مخلوط کن
hash U مخلوط
compost U مخلوط
mixture U مخلوط
blends U مخلوط
mixed U مخلوط
blend U مخلوط
anti freeze mixture U مخلوط ضد یخ
admixtion U مخلوط
composite U مخلوط
admixture U مخلوط
blender U مخلوط کن
blenders U مخلوط کن
confused U مخلوط
blending U مخلوط
rich mix U مخلوط پر مایه
homogeneous mixture U مخلوط همگن
mixers U مخلوط کننده
pug mill U اسیای گل مخلوط کن
ternary mixture U مخلوط سه تایی
terpenoid U مخلوط باترپن
melange U مخلوط امیختگی
concrete mix U مخلوط بتن
heterogeneous mixture U مخلوط ناهمگن
mixer U مخلوط کننده
solid solution U کریستال مخلوط
staff U مخلوط سیمان و گچ
intercarrier buzz U وزوز مخلوط
porridge U چیز مخلوط
mixtures U بتن مخلوط کن
mixes U امیزه مخلوط
hot mixer U مخلوط کننده
mixes U مخلوط ترکیبی
unscourced wool U پشم مخلوط
azeotropic mixture U مخلوط همجوش
azeotropic mixture U مخلوط ازئوتروپ
duplex pressure proportioner U مخلوط کن دو فشاری
mix U مخلوط ترکیبی
batch mixer U مخلوط کن ضربهای
proportioner U مخلوط کن شیمیایی
lean mixture U مخلوط رقیق
mix U امیزه مخلوط
cryogen U مخلوط سرمازا
intercarrier beat U زنه مخلوط
mixture U بتن مخلوط کن
miscible U مخلوط شدنی
immiscible U مخلوط نشدنی
blend U مخلوط امیختگی
mixed semiconductor U نیمرسانای مخلوط
weak mixture U مخلوط ضعیف
blent U مخلوط کرد
gas mixture U مخلوط گاز
unadulterated U مخلوط نشده
mixed crystal U کریستال مخلوط
mixed glue U چسب مخلوط
mixed gas U گاز مخلوط
staffed U مخلوط سیمان و گچ
staffs U مخلوط سیمان و گچ
blends U مخلوط امیختگی
laudanum U مخلوط افیون
crab cocktail U مخلوط خرچنگ
mixing in place U امیختن در جا مخلوط در جا
Recent search history Forum search
1Potential
1strong
1To be capable of quoting
1set the record straight
1Arousing
1pedal pamping
1construed
1این نوشته(پرسش خود را ارسال کنید) درست روی بخشی که فرمان جست وجو می دهد می افتد و مانع پیدا کردن معنای کلمات می شود. چه باید کرد
1meaning of taking law
1Open the "Wind Farm" subsystem and in the Timer blocks labeled "Wind1" and "Wind2", Wind3" temporarily disable the changes of wind speed by multiplying the "Time(s)" vector by 100.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com